برای ایجاد اعتماد و بهبود روابط با همکاران در محل کار چه کنیم؟ - مجله یگانه

به گزارش دنیای اقتصاد، این افزایش اعتماد منجر به همکاری بیشتر کارکنان، قدرت تصمیم گیری و افزایش وفاداری به شرکت می گردد. نتایج حاصل از اعتمادسازی را به ندرت می توان نادیده گرفت، به خصوص در زمان قیاس شرکت هایی که در زمینه اعتمادسازی خوب یا بد عمل می نمایند. اعتماد را باید در بیشتر روابط به دست آورد و در دنیای تجارت نیز تفاوت چندانی ندارد. در اینجا نکاتی برای اعتمادسازی وجود دارد که مدیران و تیم ها می توانند آن ها را در جریان کاری روزمره خود پیاده سازی نمایند.

به چهار عنصر وفادار بمانید: شایستگی، تعهد، ثبات و مراقبت چهار عنصر مرتبط با اعتمادسازی هستند.

شایستگی؛ کارمندان انتظار دارند برای کسی کار نمایند که می داند چه کاری انجام می دهد. عدم اعتماد به کارفرما می تواند باعث گردد کارکنان اعتماد خود را به کل شرکت از دست بدهند. حتی ممکن است توضیح ماموریت سازمان را نامشخص کند که منجر به نتایج ضعیف و بهره وری پایین تر گردد.

تعهد؛ کارمندان به احتمال زیاد انگیزه بیشتری خواهند داشت اگر ببینند مدیر آن ها خود را وقف هدف نموده است. بعلاوه احتمال بیشتری دارد که برای مدت زمان طولانی با شرکت همکاری نمایند.

ثبات؛ کارمندان روی مدیری حساب باز می نمایند که بدون توجه به شرایط حضور دارد و مدیریت می نماید. ثبات به افراد یاری می نماید که بدانند چه چیزی در انتظارشان است و این موضوع احتمال بروز موانع پیش بینی نشده را از بین می برد. این قابل اعتماد بودن به کارمندان اجازه می دهد تا برنامه ریزی بهتری داشته باشند.

مراقبت؛ افراد باید احساس نمایند که در محل کار اهمیت دارند. آن ها مدیرانی می خواهند که به سازمان و افراد آن اهمیت می دهند. این موضوع یکی از دلایل مهمی است که بسته های مزایا را پراهمیت می نماید. آن ها ارتباط برقرار می نمایند که یک شرکت از کارکنان خود مراقبت می نماید. اگر شما جزو مدیرانی هستید که هر یک از این دستورالعمل ها را زیر پا می گذارند، با کارکنان خود صادق باشید. اعتراف به اشتباهات خود راه دیگری برای پرورش و ایجاد اعتماد است.

همواره شفاف و روراست باشید: دستورالعمل ها و بازخورد های غیرشفاف از مدیران می تواند به طور چشمگیری اعتماد را در طول زمان از بین ببرد. کارمندان شما مدیرانی می خواهند که مهارت های ارتباطی مناسب را تمرین نمایند. اگر یک کارمند دستورالعمل های دقیقی برای دنبال کردن نداشته باشد، به راحتی دچار استرس می گردد. این وظیفه شما به عنوان یک رهبر سازمانی است که انتظارات و دستورالعمل های مشخصی را برای تیم خود معین کنید. قبل از اینکه تیم شما شروع به کار کند، جزئیات دستورالعمل هایی را که برای آنالیز یک کار باید رعایت گردد را به آن ها توضیح دهید. این به کیفیت بالاتر کار یاری می نماید.

با تبادل نظر های چالشی روبه رو شوید: نیمی از مدیران از داشتن مکالمات سخت به عنوان بزرگ ترین چالش خود به عنوان یک مدیر یاد می نمایند. نیاز به پیمایش موضوعات سخت یک واقعیت است چه ازسوی کارفرمایان مورد توجه قرار گیرد یا خیر. به عنوان یک مدیر، نباید از این مکالمات مهم صرفاً به این علت که ممکن است ناراحت نماینده یا سخت باشند، دوری کنید. کارمندان برای مدیری احترام قائلند که از قبول بحث های چالش برانگیز هراس ندارد به خصوص در دنیای امروز. این نوع مدیریت نمونه ای است که دیگران تمایل دارند از آن تبعیت نمایند. اجتناب از این مکالمات ناخودآگاه کارمندان را به بی احترامی و از دست دادن اعتماد به مدیر شرکت سوق می دهد.

به سلامت روان کارمندان علاقه مند باشید: مدیران باید به سلامت روان کارکنان خود علاقه واقعی داشته باشند. نشان دادن اهمیت به این موضوع با ایجاد تعادل سالم بین کار و زندگی برای همه کارمندان شروع می گردد. این الگوی رفتاری مدیران می تواند سرمشق خوبی برای کارکنان باشد و امیدوار باشد که بقیه اعضای تیم نیز از آن پیروی نمایند.

کارفرمایان باید به توسعه آگاهی در خصوص اهمیت سلامت روان یاری نمایند. آگاهی شامل سازماندهی گروه های پشتیبانی برای کارکنان و ایجاد یک محیط کار سالم و بعلاوه به معنای برخورد محترمانه با تک تک کارکنان است. شرکت ها ترغیب می شوند سیاست های بیمه سلامت خود را بازبینی نمایند تا اطمینان حاصل نمایند که خدمات بهداشت روانی را به درستی پوشش می دهند. این امکانات به کارمندان اجازه می دهد تا در صورت نیاز راحت تر از یک متخصص سلامت روان یاری بگیرند.

محیطی از ارتباطات باز را پرورش دهید:رهبر یک سازمان باید کوشش کند محیطی را ایجاد کند که صدای همه کارکنان در آن شنیده گردد و همه در آن محیط احساس راحتی نمایند. پرورش یک محیط کار حمایت نماینده برای سلامت روان کارمندان لازم است. بهره وری و احساس اعتماد در بین کارکنانی که احساس نمایند امنیت دارند و حمایت می شوند، افزایش می یابد. این جو حمایتی باید در تمام سطوح محل کار، ازجمله جلسات یا تبادل نظر های دونفره توسعه یابد.

مطالعات نشان می دهد که کارمندان از مدیران خود انتظار ارتباطات باز و شفافیت دارند. مدیران تاثیرگذار به روش های مختلف با کارمندان خود ارتباط برقرار می نمایند که می تواند شامل گوش دادن به هر پیشنهاد یا نگرانی و سوالات تشویقی و بازخورد واضح باشد.

سیستم های پشتیبانی را بشناسید: کارمندان باید بدانند زمانی که نیاز به حمایت دارند، به کجا رجوع نمایند. سیستم های پشتیبانی می توانند در قالب یک عضو تیم معین شده باشند یا حتی به شکل یک سیستم مدیریت پروژه قابل اعتماد. اطمینان از تاثیرگذاری و قوی بودن این سیستم ها می تواند به طور چشمگیری اعتماد را در سازمان ها در طول زمان تقویت کند.

یک عضو منتخب از منابع انسانی که برای هر تیم معین می گردد، می تواند نوعی حمایت مستقیم محسوب گردد. ایجاد ارتباطات اجتماعی راه دیگری است که یک تجارت می تواند پیشرفت کند و باعث گردد همه کارکنان احساس نمایند حمایت می شوند. یک شرکت بعلاوه ممکن است از نرم افزار بهره وری استفاده کند تا تیم های خود را به روشی یکپارچه به هم متصل کند.

رهبری کسب و کار با الگو باعث ایجاد اعتماد می گردد: اعتماد در مرکز همه روابط خوب در داخل و خارج محیط کار است. مدیرانی که به طور مداوم اعتماد را به وسیله راه های کوچک و بزرگ تقویت می نمایند، به احتمال زیاد بازخورد بهتری از کارمندان خواهند دید.

شرکت ها زمانی که به بهداشت روانی کارمندان خود اهمیت می دهند و الگو قرار می دهند، نیروی کار بیشتری را پرورش می دهند. ثبات بعلاوه برای یک محیط اداری پر رونق حیاتی است. زمانی که مدیران به وعده هایی که می دهند عمل ننمایند، ضربه ای جدی به اعتماد کارکنان وارد می گردد.

مدیران نباید از تبادل نظر های چالشی دوری نمایند و برای ایجاد محیطی که در آن همه احساس امنیت نمایند، کوشش نمایند. علاوه بر این، کارمندانی که احساس می نمایند حمایت می شوند، به احتمال زیاد در درازمدت به همکاری خود با سازمان ادامه خواهند داد. عوامل یادشده به ایجاد یک پایه قوی اعتماد یاری می نماید تا سازمان برای موفقیت آماده گردد.

مترجم: شهلا زمانی اسکوئی

منبع: readwrite